از نظر قرآن، انسان باید نوری را کسب کند تا از ظلمات بیرون رود. این نور غیر از نوری است که همه هستی به اعتبار تجلیات اسما و صفات الهی از آن برخوردارند.(نور، آیه 35)
نوری که انسان باید کسب کند و به سخن دیگر نور اکتسابی است، نوری است که با اسلام و ایمان به دست می آید؛ زیرا اسلام و ایمان نوری است که درون آدمی را روشن می کند و انسان را به جایگاهی می رساند که می تواند دیگران موجودات را به نورانیت خویش نورانیت بخشد.
تاکید قرآن بر نورانیت اسلام و ایمان یا اموری از این دست از آن جهت است که این ها خود بازتابی از حقیقتی دیگر است؛ زیرا از نظر قرآن، نور چیزی جز بازتاب حقیقت ضیاء و منبع نوری سراج نیست. از این روست که خدا خورشید را ضیاء(یونس، آیه 5) یا سراج(نوح، آیه 16) و قمر را بهره مند از نور دانسته و فرموده است: هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا؛ اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد.(یونس، آیه 5)
بر این اساس، منبع ضیاء و روشنایی چیز دیگری است و آن چه ماه دارد، تابش و نور آن ضیاء و روشنایی خورشید است. بنابراین، الله به عنوان تجلیات حقیقت اسمایی است که از هویت الهی ظهور یافته است؛ از این روست که الله را نور دانسته نه ضیاء.(نور، آیه 35) پس خورشید حقیقت الله همان «هو» است: قل هو الله احد، بگو او همان الله یکتا است.(توحید، آیه 1)
البته خدا در قرآن، روشنایی که از حقیقت وجودی حضرت موسی(ع) تجلی می کرد، ضیاء دانسته است تا این گونه نشان دهد که انسان نیز می تواند منبع ضیاء باشد که انوارش به دیگران می رسد.(انبیاء، آیه 48؛ قصص، آیه 32؛ نمل، آیه 12)
از نظر قرآن، تنها خداست که می تواند به عنوان منبع روشنایی و ضیاء ، نوری را بفرستد تا دلهای مردمان نورانی شده و از ظلمات بیرون آید. از همین رو، در قرآن می فرماید: هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ؛ او همان کسى است که بر بنده خود آیات روشنى فرو مى فرستد تا شما را از تاریکیها به سوى نور بیرون کشاند و در حقیقت خدا نسبت به شما سخت رئوف و مهربان است.(حدید، آیه 9)
در جایی دیگر نیز می فرماید: هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا ؛ اوست کسى که با فرشتگان خود بر شما درود و صلوات مى فرستد تا شما را از تاریکیها به سوى روشنایى برآورد و به مؤمنان همواره مهربان است. (احزاب، آیه 43)
این نوری که خدا در این آیات از آن سخن به میان آورده، همان نور اسلام و قرآن و ایمان است. از این رو، می فرماید: قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ ؛ هر آینه از سوی خدا برای شما نور و کتابی روشنگر آمده است.(مائده، آیه 15؛ و نیز : توبه، آیه 32؛ صف، آیات 7 و 8) در جایی دیگر نیز می فرماید: أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ؛ پس آیا کسى که خدا سینه اش را براى پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نورى از جانب پروردگارش است.(زمر، آیه 22)
از نظر قرآن، خدا از طریق کلمات تامات و مظاهر تمامی اسماء و صفات خویش یعنی پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام ایشان به اعتبار نفس آن حضرت(آل عمران، آیه 61) همه هستی را روشن کرده است؛ زیرا آن ها صادر نخست الهی هستند. بنابراین، آنان نه تنها خودشان نور بلکه ضیاء و سراج و منبع نورانیت برای دیگران هستند. خدا برای پیامبر(ص) غیر از روحی که به همگان داده، روحی خاص عنایت کرده که آنان را ضیاء و سراج و منبع نور می کند. خدا می فرماید: وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ و همین گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى کردیم تو نمى دانستى کتاب چیست و نه ایمان کدام است؛ ولى آن را نورى گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مى نماییم و به راستى که تو به خوبى به راه راست هدایت مى کنى.(شوری، آیه 52) پس پیامبر(ص) از روحی از مقام امری به شکل خاص برخوردار است که می تواند به دیگران نورانیت ببخشد. این روح در تجلیات خویش به شکل قرآن و ایمان و اسلام خودنمایی می کند؛ زیرا بخشی از وجود پیامبر(ص) است.(همان) از نظر قرآن، انسان های مومن از همین روح خاص الهی از طریق تزکیه پیامبر(ص) بهره مند می شوند.(مجادله، آیه 22)پس این روح غیر از روحی است که در همه انسان ها دمیده می شود.(حجر، آیه 29؛ ص ، آیه 72)
بنابراین، این پیامبر(ص) است که از روح خاصی برخوردار است که می تواند نورانیتی را ایجاد کند تا دیگران از آن بهره گیرند. به سخن دیگر، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چنان که گفته شد می توانند با بهره گیری از اموری از جمله آیات روشن قرآن، انسان را از ظلمات به نورانیت برسانند. از این روست که خدا می فرماید: قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْرًا رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ؛ به راستى که خدا سوى شما ذکری پیامبرى فرو فرستاده است که آیات روشنگر خدا را بر شما تلاوت مى کند تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون برد.(طلاق، آیات 10 و 11)
در این آیات به صراحت بیان شده که خود پیامبر(ص) ذکر الهی و رسول خدایی است که همین رسول الله - نه آیات قرآنی - است که انسان را از ظلمات به سوی نور بیرون می برد.
به سخن دیگر، خود پیامبر(ص) ذکر است و هم اوست که می تواند نوربخشی کرده و انسان را به نور برساند. بنابراین، قرآنی به تنهایی کاری نمی تواند بکند، و کسانی که تنها به قرآن بسنده می کنند و از الطاف پیامبر(ص) در قالب محبت اطاعت و اتباع(آل عمران، آیات 31 و 32) بهره نمی برند، هرگز با قرآن به نور و نورانیت نمی رسند و دست ایشان از نور و نورانیت کوتاه است؛ زیرا منبع نور و سراج منیر الهی خود پیامبر(ص) است و نورانیت قرآن و اسلام و ایمان از این منبع و سراج و ضیاء تغذیه می کند؛ چنان که خدا می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا وَدَاعِیًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا؛ اى پیامبر ما تو را به عنوان گواه و بشارتگر و هشداردهنده و دعوت کننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى تابناک فرستادیم. (احزاب، آیات 45 و 46)
بنابراین، همان طوری که تعلیم و تزکیه الهی از طریق پیامبر(ص) است(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2) هم چنین نورانیت یابی انسان تنها با چراغ منیر و ضیاء شمس وجود پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است و هر کسی بخواهد امروز و دیروز از نور بهره مند شود باید به آنان توسل و تمسک جوید و به عروه الوثقای اهل بیت و مودت و محبت ایشان چنگ زند و بیاویزد که حبل الله المتین هستند؛ به طوری که تار و پود اسلام چنان با قرآن و اهل بیت(ع) عجین شده که نمی تواند آنها را از هم جدا کرد؛ از همین روست که پیامبر(ص) می فرماید: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما ؛ من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم اهل بیت را تا وقتی که از این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.»(مستدرک حاکم، ج 3، ص 124؛ کلینی، کافی، ج 1، ص 294.)
از آن جایی که تنها چهارده معصوم(ع) معلم و مزکی حقیقی انسان هستند و فرشتگان شاگردان آن مکتب، حضرت آدم(ع) نتوانست در مقام تعلیم حقیقی نوری قرار گیرد و تنها به تعلیم انبایی و علم حصولی فرشتگان پرداخت.(بقره، آیات 30 تا 33)